مشو غمین که این زمین نا امین
چو رهزنی به جاده های زندگی کند کمین
که تا تنی نهان کند به متن سرد خود
کنون تو بر زمین روی روان
جوان کن از فروغ زندگی کنون
و بر زمین دمی
نمی ز اشک خود به خاک وی نثار کن
بر این زمین پیر
گورگاه و زادگاه خود گذار کن
از و بخواه همتی
که تا برآن رونده ای
نپیچی از سبیل مردمی دمی
نه گورگاه نه زادگاه
همو برادر تو
مادر تو
یاور تو است
سرای آشنای گرم مهرپرور تو است
بر این زمین عبث مرو
بیافرین بیافرین
چو رهزنی به جاده های زندگی کند کمین
که تا تنی نهان کند به متن سرد خود
کنون تو بر زمین روی روان
جوان کن از فروغ زندگی کنون
و بر زمین دمی
نمی ز اشک خود به خاک وی نثار کن
بر این زمین پیر
گورگاه و زادگاه خود گذار کن
از و بخواه همتی
که تا برآن رونده ای
نپیچی از سبیل مردمی دمی
نه گورگاه نه زادگاه
همو برادر تو
مادر تو
یاور تو است
سرای آشنای گرم مهرپرور تو است
بر این زمین عبث مرو
بیافرین بیافرین
-طبری
No comments:
Post a Comment