Monday, August 29, 2011

طنز کافی شاپانه

ساز نافلر از برون و تارلطفی از درون
کلبه ی لیلی درون و چشم رهرو اندرون

Sunday, August 28, 2011

شعر از من فاصله میگیرد آنگاه که تو را دارم
شعر در من عقده ی فاصله هاست

آرام باش اسب چموش آرزوهای دور
آرام
از تیسفون که بگذریم
کورسوی چراغ کلبه لیلی پیداست

Saturday, August 27, 2011

صد هزاران فضل داند از علوم
جان خود را می‌نداند آن ظلوم

داند او خاصیت هر جوهری
در بیان جوهر خود چون خری

که همی‌دانم یجوز و لایجوز
خود ندانی تو یجوزی یا عجوز

این روا و آن ناروا دانی ولیک
تو روا یا ناروایی بین تو نیک

قیمت هر کاله می‌دانی که چیست
قیمت خود را ندانی احمقیست

Thursday, August 25, 2011

میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی

حسین پناهی

Saturday, August 20, 2011

ما تلفیق اجبار و اختیار و خاطره و تناقض یم
ما اشتراک سکون و حرکت و شتاب و تصادف یم
به کدامین سو نماز بریم در این اضداد

Friday, August 19, 2011

قدیما روی کاغذ مینوشتم . الان سالهاست که فقط دارم تایپ میکنم. اون وقتا یادمه اگه کاغذش کاهی بود یا اگه با مداد مینوشتم حس خیلی بهتری داشت. اه، لعنت به هرچی خاطرست.
این سر درد لعنتی هم مگه ول میکنه

Monday, August 15, 2011

گرد يک درياچه
سپيده دم را انتظار می کشند
هم شکارچی و هم مرغابی


تسودا کييوکو

Friday, August 12, 2011

"For what shall it profit a man, if he shall gain the whole world, and lose his own soul? "
Mark 8:36

انسان را چه سود که اگر جهانی را ببرد اما خود را ببازد. مرقس ۸۶

Thursday, August 4, 2011

"روز ها گر رفت گو رو باک نیست----- تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست"
نمیدونم چرا دوسش دارم با وجودی که باورش ندارم. گویی دوس دارم که اینجوری باشه. اما حیف. نه این اصلا ربطی به عدم تعادل حس و عقل نداره.
زمان پر ارزش ترین چیزی که دائم ازسوراخ جیبم میریزه. خیلی وقتا میخوام بگم قدر همین ،همین لحظه که کنار آتیش نشستیم و بدون. اما بعضی وقتا هم میخوام بگم:"روز ها گر رفت گو رو باک نیست ---- تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست".
چه جمع اضدادی رو در فهم ابتداییترین مفاهیم زندگی باید تجربه کرد .باز هم به آن میرسیم که به قول شاملو " هیچ چیز چرخ هیچ چیز نیست" من فکر میکنم که این تنها نوسان آونگ ذهن که فقط باید ازش مشتق زمان بگیری تا تنها به یک عدد مشخص در یک زمان مشخص برسی. به قولی:
"ساعتــی میــــــــــزان آنی ساعتــی موزون این ----- بعد ازین میزان خود شوتا شوی موزون خویش"