Saturday, May 24, 2008

خوب بد زشت

همیشه شخصیت فیلم های وسترن رو دوست داشتم. نه بخاطر قهرمان پردازی کارگردان˛ که به علت اینکه همه ی شخصیت ها در یک مورد وجه اشتراک جالبی دارند. اینکه در تمام داستان ها قهرمان فیلم نقش یک مسافر بود و در واقع فیلم روایت بخشی از سفر او بود. اینکه همیشه در آخرقهرمان فیلم زنی که در این سفر عاشق او شده بود رو با اینکه دوست داشت رها می کرد و به سفرش ادامه می داد. در ابتدا با یک اسب و یک اسلحه وارد داستان میشد و در پایان هر آنچه بدست آمده بود را رها میکرد و باز هم تنها با یک اسب و یک اسلحه به سفر خود ادامه می داد. چرا که مهم سفر بود نه آنچه بدست آمده بود
از یک نظر این شخطیت زندگی منحصر به فردی رو تجربه میکند˛چرا که هیچگاه دچار روزمره گی که به نوعی گریبان گیر اغلب انسانهاست نمی شود. در هر سفر با رویدادی تازه دست و پنجه نرم میکند و از چالش هایی تازه می گذرد. اگرچه گاه از بد حادثه زخمی می شود˛ اما اگر قادربه راه رفتن باشد همچنان جویای ادامه ی سفر است
اما از سویی دیگر این پرسش مطرح میشود که آیا اساسا˝ این شخصیت هیچگاه آرامش را تجربه می کند. به نظر تضادی عجیب در این موضوع مطرح است. چراکه اگر در پایان داستان دل به آنچه بدست آمده بسپارد ˛ مبدل به سیاه لشگر های داستان میشود. اگر هم که به سفر ادامه دهد˛ نه آرامش که باز ماجراجویی و هیجان در انتظارش خواهد بود. پس از بین روزمره گی و ماجراجویی˛ دومی را انتخاب میکند. اما پرسش بنیادی اینست که کدامین راه به آرامش وی می انجامد. آیا اساسا˝ راهی آرامش بخش وجود دارد

2 comments:

Anonymous said...

aramesh ghazaye mordabast
hadafe khelghate ensan aramesh nabood

sohreh said...

be nazare man az in mohem tar ke kodoom behtare ine ke adam haghe entekhab dashte bashe, age too mogheiati gharar gereft ke har do halat barash momken bood va yeki ro entekhab kard, che aramesh che hayejane nashi az majara jooie, oon vaght mohem nist ke kodoom behtare chon be oon chizi ke mikhaste reside, moshkel injas ke kheili vaghta ma majboorim y evaziatio bepazirim bad migim ey val in adventuresh bishtare va man aslan ino be aramesh tarjih midam. ama aya entekhabe dige ie dashtim???